عباس عبدی: آب بازی مردم کدام خط قرمز به هم می ریزد؟

به گزارش وبلاگ نرم افزار جیرا، عباس عبدی روزنامه نگار و فعال سیاسی اصلاح طلب در روزنامه اعتماد نوشت: جناب آقای رییسی و اژه ای؛ در این یادداشت می خواهم به یک نکته بسیار ساده در امر حکومت داری اشاره کنم که در ایران کمتر مورد توجه قرار می گیرد. این نکته مربوط است به فلسفه و وظیفه حکومت.

عباس عبدی: آب بازی مردم کدام خط قرمز به هم می ریزد؟

اشتباه فاحش این است که حکومت و ابزار قدرت آن را در خدمت فکریتی راهنماییگرانه قرار دهیم. به عبارت دیگر وظیفه حکومت ها راهنمایی مردم نیست. نه اینکه راهنمایی کردن کار بدی است، قطعا خوب است، ولی این کار در توان حکومت ها نیست. حکومت ها برای نظم امور جامعه به معنای کلی آن هستند، زیرا حکومت ها نمی توانند هادیان اندیشه و فکر و افکار مردم باشند، بلکه وظیفه آن ها در تنظیم بعضی رفتار خلاصه می گردد.

اصولا حکومتی که قرار باشد از طریق مردم انتخاب گردد، چگونه می تواند راهنماییگر آنان باشد؟ راهنمایی پذیری در درجه اول در فکر و عقیده و پذیرش نوعی اقتدار اخلاقی و فکری برای راهنماییگر از سوی مردم شکل می گیرد، پس از آن و در مرحله بعد تبدیل به رفتار و حقوق و اخلاق می گردد و حکومت ها مجری بخشی از آن می شوند.

اصولا حکومت از جنس قدرت است و قدرت ناظر به نظم است و نه راهنمایی. متولیان راهنمایی رهبران فکری، اخلاقی و دینی جامعه هستند که ویژگی های آنان از جنس اندیشه، اخلاق، معنویت و... است و نه قدرت و اجبار.

در چارچوب حکومت داری فقط باید به رفتار هایی پرداخت که نظم اجتماعی را مختل می کند، نظمی که برآمده از خواست عمومی است و نه نظمی که محصول اراده عده معدودی در حکومت است. در چنین نظمی تعداد خطوط قرمزی که به اسم محدوده رفتار شهروندان معین می گردد به نسبت محدود است. در هیچ جامعه ای نمی تواند تعداد خطوط قرمز آنقدر زیاد باشد، چنانکه دیگر خط قرمزی دیده نگردد، همه جا صفحه قرمز باشد.

هر چه تعداد خطوط قرمز را بیشتر کنیم، به طور اجتناب ناپذیری خط قرمز را بی اعتبار می کنیم. حکومت مقتدر حکومتی نیست که خطوط قرمز آن زیاد باشد و بدتر اینکه افراد زیادی از آن عبور نمایند.

حکومت مقتدر، حکومتی است که به مردمش اعتماد دارد و تعداد خطوط قرمز آن اندک است و اکثریت قاطع مردم از روی علاقه آن ها را رعایت می نمایند. چنین حکومت مقتدری، منطقه آزاد رفتاری مردم را گسترده می بیند و فقط به اموری که نظم اجتماعی مورد قبول اکثریت را مختل می کند، می پردازد.

اینکه مردم در تابستان گرم در یک محل گردشگری آب بازی نمایند، چه نظمی را به هم می زند، جز اینکه خطوط قرمز بی ارتباط با نظم اجتماعی برای رفتار مردم تعریف شده است؟ مردمی که در اماکن غیر عمومی رفتار های به مراتب آزادتر از آن را انجام می دهند، ولی در فضای عمومی دچار محدودیتی می شوند که غیر قابل تحمل می کند.

از سوی دیگر واکنش و حساسیت مقامات و حکومت نسبت به هر رفتاری که مخل نظم اجتماعی است، باید متناسب باشد. مردم واکنش های حکومت را در برابر بسیاری از اتفاقات تاثرآور و ویرانگر نظم می بینند، سپس آن را با دیگر رفتار های حکومت مقایسه می نمایند.

در میان جرایم شاید اسیدپاشی یکی از بدترین جرایم از حیث ایجاد ترس و نگرانی و اختلال در نظم باشد، ولی هنگامی که می بینند اسیدپاشی اصفهان به دختران بی گناه، واکنش جدی در مقابله با آن ایجاد نمی کند، ولی یک آب بازی ساده به سرعت با واکنش تند و قاطع روبرو می گردد، به معنای آن است که فلسفه نظم به نفع فلسفه ای دیگر که مدعی راهنماییگری است، عقب نشینی نموده است. به نظر می رسد که نظم مورد نظر ساختار رسمی متفاوت از نظم مورد نظر مردم است.

پس به اسم اولین گام باید دید که مردم کدام خطوط قرمز را رعایت نمی نمایند، در حالی که از نظر حکومت لازم الرعایه است! ماهواره، بخش فیلتر فضای مجازی، دو نمونه روشن آن است. لطفا در اولین گام این گونه خطوط قرمزی که زاید است را حذف کنید، تا خطوط قرمز واقعی، دیده و رعایت گردد.

منبع: فرارو

به "عباس عبدی: آب بازی مردم کدام خط قرمز به هم می ریزد؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "عباس عبدی: آب بازی مردم کدام خط قرمز به هم می ریزد؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید